جايزه 5هزار
توماني عضويت سيستم درآمدزاي
فروتل
جايزه 5هزار
توماني عضويت سيستم درآمدزاي
فروتل
پاداش عضويت در سيستم سبز
درآمد فروتلي

آیا به جبهه راه سبز امید می پیوندید؟

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

در فیس بوک میر حسین موسوی:اصول و نکاتی مهم در مورد شبکه و کار گروهی و تشکیلاتی(لطفا برای آگاهی بیشتر مطالعه کنید رسانه شمایید)

 لینک دانلود: http://www.4shared.com/file/131745593/7a3df656/shabake.html
راه سبز امید؛ این نام تشکیلاتی است که قرار است حامیان موسوی و کروبی و سایر معترضان به نتیجه انتخابات و در نهایت معترضان به وضع موجود را در قالب شبکه های اجتماعی سازمان دهد. این یادداشت، توضیحاتی ساده و عملی در مورد مفهوم مهم «شبکه» است که گمان می رود در گسترش عملی تشکیلات راه سبز امید، مفید و موثر باشد. هدف این است که برای دوستانی که فکر میکنند که نمیدانند شبکه سازی چیست و تشکیلات شبکه ای چگونه رشد میکند، توضیحاتی ساده و ابتدایی ارائه شود. در این مقاله بیشتر بر مسایل شکلی در امر شبکه سازی تکیه شده است و بخش اندکی به محتوای مطالبات جنبش اختصاص یافته است، اما با وجود تلاش فراوان برای خلاصه نویسی، حجم مطلب قدری زیاد شد؛ به همین دلیل توصیه میشود در فرصتی مناسب مطالعه شود. کافی است پاراگرافهای آغازین را که بیشتر به مسائل تئوریک اختصاص دارد، با حوصله خوانده شود، بخشهای میانی و پایانی، حاوی مطالبی ملموس و عینی است که ساده و قابل فهم اند. از دریافت نقد و نظر و هر نوع پشتیبانی دوستان آگاه و مطلع استقبال میشود
شبکه چیست؟

در ساده ترین بیان میتوان شبکه را یک شکل یا فرم خاص از رابطه بین تعدادی کنشگر دانست، که بیشتر در جوامع پیچیده و برخوردار از تکنولوژی ارتباطات به چشم میخورد. شبکه های اجتماعی به صورت شاخه ای و درختی خود را بازتولید کرده و گسترش می یابند و عرصه های اجتماعی را در بر میگیرند، اما در عین پوشش گسترده، پایه روابط شبکه ای، «فرد» است. در شبکه های پیچیده امروزی، با ایجاد عرصه یا پهنه شبکه ای (دنیای کوچک) فضایی برای پیچیده تر کردن روابط و ایجاد پیوندهایی علاوه بر ارتباطهای شاخه ای فراهم میگردد و شبکه از حالت دو بعدی و خطی به حالت فضایی میرسد. باید توجه داشت که شبکه در اساس، شکل یا فرمی است که میتواند کیفیت و سرعت ارتباطات انسانی را به حداکثر برساند و خود لزوما دربردارنده محتوای خاصی نیست، هرچند برای برخی اعمال اجتماعی مناسبتر است و تاحدی بر محتوای اطلاعات و داده هایی که در شبکه ها رد و بدل میشود، اثر میگذارد؛ یعنی ممکن است برای انتقال هر نوع دلخواه از اطلاعات، بهترین گزینه نباشد. شبکه و شبکه سازی تعاریف و ویژگی های متعددی دارند که در ادامه با ذکر مثالهایی به تعدادی از مهم ترین ویژگی های آن اشاره میشود
یک – برنامه مشخص و شفاف یا هدف مشترک : در شبکه ها یک هدف مشترک مشخص یا برنامه ای کاری محوریت دارد و رهبر یا رئیس اهمیت چندانی ندارد. در شبکه هرگز با فرمان، دستور، امر یا فصل الخطاب مواجه نیستیم، بنا براین هرگز در حالت اطاعت قرار نمیگیریم؛ به همین دلیل است که میتوانیم قدرتی پراکنده را به سرعت و بدون مقاومت، در زمان و مکان لازم، متمرکز و اعمال کنیم؛ قدرت هر شبکه در توانایی آن برای قبض و بسط سریع است. ساختار شبکه ای معمولا بستر مناسبی برای تعالیم ایدئولوژیک نیست و به همین دلیل بر مفاهیم دشمن و دشمن شناسی چندان تکیه نمیشود. برنامه شامل هدف و راه های رسیدن به آن است و تا حد امکان باز و انعطاف پذیر یا حداقلی است. بدین ترتیب شبکه این امکان را فراهم می آورد که اعضایی با ترجیحات و علایق گوناگون برای تحقق خواستی مشترک اقدام کنند و نقطه قوت شبکه در همین اقدام جمعی است. به عنوان مثال میتوان از شبکه های هرمی نام برد که اغلب ما با آن آشنایی داریم. در این شبکه ها که با هدف کسب درآمد یا تجارت الکترونیک ایجاد میشوند، افرادی با عقاید مذهبی گوناگون مقادیری پول و اطلاعات را در بین خود به گردش در می آوردند و از تعالیم ایدئولوژیک، رهبر و دشمن خبری نیست. در روابط شبکه ای یک برنامه مختصر و شفاف محور کار قرار میگیرد که اصول مشخصی دارد و قابل فهم است و تعبیر و تفسیرهای متناقض و متعارض در آن امکان پذیر نیست. ذکر یک مثال این بحث را روشنتر خواهد کرد: فرض کنید هوادار جنبشی هستید که معتقد به مبارزه بی خشونت و مسالمت آمیز است. دوستی پرشور که به صداقت و هوش او اطمینان دارید پیشنهادی ارائه میکند که کاملا منطقی و عملی است و هیچ خطری برای گروه ندارد. پیشنهاد او، طرحی است برای منفجر کردن یک پمپ بنزین، که صاحب آن یکی از بدنام ترین سردسته های گروه مخالف یا «دشمن» است. با توجه به شناخت اعضا از برنامه شبکه و فهم کامل آن، به راحتی و بدون نیاز به سوال کردن از «رهبر مطلق» یا «مقامات بالا» این طرح رد میشود. در عوض به خاطر ارتباط سریع و دسترسی بالا و انعطاف پذیری برنامه، اگر هر ایده و طرح ابتکاری در شبکه مطرح شود، پس از بحث و استدلال، در دستور کار تمام اعضا و گروه های مرتبط قرار میگیرد
دو – اعضای توانمند: یکی از ملزومات شبکه های اجتماعی موفق، اعضای توانمند است. در اعتراضات پس از انتخابات 22 خرداد مشاهده کردیم که شهروندانی که بدون نیاز به قیم، تظاهرات میکردند و خود از آن فیلم و گزارش تهیه میکردند و خود برای تجمع بعدی زمان و مکان تعیین میکردند، در برابر یک دولت مجهز، انحصارطلب و خشن به راحتی مقاومت کردند و اساس مشروعیت آن را زیر سوال بردند. شهروندان توانمند و آگاه را نمیتوان به انقیاد در آورد، اما برای اینکه شهروندان بتوانند بر امورات خود مسلط شوند، باید به صورتی هدفمند و سازماندهی شده، قدرت به شدت متمرکز و مطلقه را که در مراکز محدود به شدت فشرده و متراکم شده است، استخراج کنند و زمام امور خود را به دست گیرند. برای همین کار استفاده از پلتفرم شبکه پیشنهاد شده است. به طور خلاصه، حالا که همه میدانند چه نمیخواهند و در این نخواستن مشترک هستند، برای عینیت بخشیدن به چیزی که میخواهند و برای رسیدن به وضعیت مطلوب دست به عمل جمعی میزنند. یک مثال از شبکه های موفق و گسترده در این زمینه، انجمن های دوازده قدمی ترک اعتیاد است. اعضای این انجمن ها که امروزه در تمام جهان گسترش یافته است، پس از این که دریافتند که نمیخواهند اسیر مواد مخدر باشند، به صورت شبکه هایی اجتماعی با هم ارتباط برقرار کردند تا با کمک خود اعضا، ترک کنند و پاک بمانند. این افراد پس از این که از طریق ترک مواد، بیماری خود را شناختند و به اصطلاح توانمند شدند، برای کشتن قاچاقچیان و معتادان اسلحه جمع نمیکنند یا به معتادان دیگر دستور نمیدهند که ترک کنند. بلکه از توانایی و تجربیات خود برای اطلاع رسانی و توانمند سازی یکدیگر، و کمک رایگان به سایر معتادان مایل به ترک، و توانمند ساختن آنان استفاده میکنند و به این ترتیب شبکه گسترش می یابد. در این شبکه ها، مذهب، باورهای سیاسی، جنسیت و نژاد هیچ دخالتی ندارد، هدف مشترک، ترک کردن و عدم مصرف مجدد است. این هم یک مثال دیگر بود که نشان میداد افرادی با بیشترین تنوع و تکثر ممکن میتوانند برای هدف و برنامه ای مشترک همیاری کنند

باید توجه داشت که توانمند بودن، یک شرط ورود به شبکه نیست. اگر بنا بر فعالیت شبکه ای باشد، گذاشتن هر نوع شرط و محدودیت و تعیین صلاحیت داوطلبان، موجب ضعف شبکه خواهد شد. بنا براین منظور از نیاز به داشتن افراد توانمند این است که گسترش و رشد شبکه، نیاز به افرادی ماهر و خلاق دارد که از توانایی های فردی و اجتماعی بهره مند باشند و بتوانند به سایر اعضا کمک کنند؛ مجموعه ای از افراد بله قربان گو و منفعل، اندوخته مناسبی برای یک شبکه اجتماعی نیست. اما این از صفات شبکه است که سبب میشود توانایی ها و مهارت های افراد، برای کل شبکه به اشتراک گذاشته شود و هر کس به فرصتی برای شناخت توانایی ها بالقوه خود و ارتقای آنها دسترسی داشته باشد
سه – شخصی شدن برنامه: در عین حالی که بسیاری از اتصالات و روابط در شبکه های اجتماعی غیر شخصی است، به علت علاقه یا احساس نیاز اعضاء ، برنامه کاری شبکه، جزئی از زندگی شخصی هر یک از اعضا میشود. اکثر کسانی که عضو شبکه های هرمی بوده اند یا با اعضای موفق این شبکه ها آشنایی دارند، مشاهده کرده اند که این افراد چقدر برای گسترش شبکه یا همان زیرمجموعه های خود سمج و پیگیر بودند. آنها با پیگیری و سماجت اغلب اعضای خانواده، دوستان، همسایگان، همکلاسی ها، دوستان والدین و هر شخص دیگری را با چرب زبانی و حوصله جذب شبکه میکردند، اما در همان حال تعداد زیادی از اعضای شبکه را نمیشناختند. شخصی شدن برنامه، که معمولا از احساس نیاز یا از حس مسئولیت پذیری ناشی میشود، تحرک و چابکی فراوانی به شبکه میبخشد و آن را از هر دولتی قوی تر میسازد. یک عنصر حقوق بگیر دولت هرگز برای پیشبرد کار اداره ی مطبوع خود از ماشین شخصی خود استفاده نمیکند. یا اگر یکی از تجهیزات اداری اش خراب شود، هرگز برای تعمیر یا جایگزین کردن آن به بازار نمیرود، بلکه به یک مقام ارشد خود نامه اداری مینویسد و تقاضای اداری خود را مطرح میکند. این نامه اداری باید از مراحلی بگذرد و سیر اداری خود را در چند روز طی کند تا هدف آن محقق شود اما یک عضو مسئولیت پذیر در یک شبکه، برای پیشبرد هدف شبکه که در عین حال مورد علاقه شخصی خود او هم هست، از امکانات شخصی خود استفاده میکند و هزینه آن را میپردازد. همان طوری که در نماز جمعه معروف رفسنجانی، بیش از یک میلیون شهروند با هزینه خود از نقاط مختلف شهر به دانشگاه تهران آمدند در حالی که نمازگزاران کلاسیک، مجانی و با اتوبوسهای شرکت واحد به محل نماز جمعه «آورده میشوند»ا
چهار – ارتباط و اتصال پیوسته و پیچیده: قدرت و پویایی شبکه در سرعت ارتباط گیری آن است. گفته شد که در شبکه ها خبری از دستور جناب رئیس یا فرمان رهبر والا مقام و اطاعت زیردستان نیست. هر عضو یک رهبر و رهبران، خود اعضایی ساده در شبکه هستند. پس آن چه مهم است اطلاع رسانی سریع و دقیق است، به خصوص در شرایطی که تکنولوژی ارتباطات مرزها را ازمیان برداشته است. به عنوان مثال صفحه فیسبوک آقای موسوی توسط تعدادی از هواداران ایشان در آلمان اداره میشود. در این شرایط میتوان هوادارانی را در نظر آورد که ممکن است در تهران، در نزدیکی منزل موسوی زندگی می کنند، اما با چند کلیک و کسب اطلاعات از فیسبوک وی، از شرکت وی در نماز جمعه مطلع شوند! این است جادوی عصر اطلاعات که از حیات اجتماعی انسانها مکان زدایی کرده است. اما این نکته نباید موجب تکیه صرف بر اینترنت شود؛ شبکه سازی با انعطاف و نرمش، ابتدا بر هر وسیله ارتباط جمعی موجود و در دسترس تکیه میکند و پس از تثبیت و گسترش، نیازهای خود را میشناسد و در حین رشد، وسایل ارتباطی خاص خود را از طریق کمک اعضا ایجاد میکند. آن چه مهم است این است که در نخستین گام از وسایل ارتباطی موجود به بهترین نحو استفاده شود و هیچ ظرفیتی خالی و بدون استفاده باقی نماند (مثل استفاده از نوارکاست در انقلاب 57). همان طور که مشاهده شد، با وجود نفوذ و کارایی موثر اینترنت و ماهواره، بانگ الله اکبر در روزهای نخستین شروع جنبش سبز، خود به صورت یک نوع وسیله ارتباطی مورد استفاده قرار گرفت و عظمت و گستردگی جنبش را به اعضا نشان داد. این خود یک ارتباط و اطلاع رسانی بود، چراکه در غیر این صورت امکان نداشت که بتوان بیش از دو میلیون شهروند را به خیابان ها آورد
پنج – عدم وابستگی مالی: هر عضو و هر گروه یا سلول با میل و رغبت تک تک افراد و اعضا وارد شبکه میشود و فعالیت اعضاء خودجوش و خودخواسته است. این امر از تمرکز و مطلقه شدن قدرت رهبران جنبش جلوگیری میکند و باعث محوریت برنامه به جای محوریت اشخاص میشود، اما مهم تر از آن این است که پویایی و سرعت خاصی به شبکه میبخشد و آن را از هر دولتی قدرتمند تر میکند. فعالیت شبکه ها نامتمرکز و مبتنی بر انگیزش فردی است. در اکثر موارد ابتکارات و خلاقیتهای فردی است که شبکه ها را گسترش میدهد. اینجا یک نکته اساسی دیگر را باید مورد توجه قرار داد و آن عدم امکان نفوذ فعال و تاثیرگذار عناصر دولتی در شبکه اجتماعی است. دولت با وجود توان مالی بی رقیب خود هرگز نمیتواند شبکه سازی کند و اگر هم دست به چنین اقدامی بزند، نسبت هزینه به فایده آن بسیار بالا خواهد بود. این در حالی است که اکثر شبکه هایی که امروزه بسیار بزرگ و فراگیر هستند، از ارتباط ساده دو یا چند نفر شروع شده اند و هرگز به منابع مالی بیرون از شبکه وابسته نبوده اند
ارتباط، اطلاع رسانی و عمل در شبکه ها
ارتباطات در شبکه ها، سلسله مراتبی نیست. یعنی مانند قوای نظامی و مجموعه های اداری نیست که وظایف و اختیارات و نیروهای تحت امر هر عضو با درجه یا پست اداری وی تعریف شود. پویایی شبکه درست در همین است. در شبکه های اجتماعی دو نوع رابطه وجود دارد: روابط عمودی و روابط افقی؛ هر چه این روابط پیچیده تر باشد، توانایی شبکه بیشتر خواهد شد. رابطه عمودی رابطه ای است که اعضا با منابع خبری و اطلاعاتی شبکه برقرار میکنند. همچنین این رابطه برای تبادل ایده ها و افکار و تجربیات مورد استفاده قرار میگیرد. چرا که به هر حال این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که میزان دانش و تجربه همه اعضا یکسان نیست. به همین منظور رابطه عمودی برای آن است که نیازهای فکری و تجربی اعضاء ، در درون شبکه تامین شود. اما از آن جا که واحد عمل در شبکه، سلول یا گروهی کوچک از اعضا ست، رابطه افقی است که موجب تحرک و عمل در شبکه میشود. در یک شبکه گسترده و قدرتمند، نیازی نیست که اعضاء پشت سر هم، یکدیگر را بمباران اطلاعاتی کنند و دایما به صورت فله ای و مکرر و بی هدف، با یکدیگر تماس برقرار کنند تا در خصوص یک حرکت جمعی اطلاع رسانی شود. در عوض اطلاع رسانی مفید در درون شبکه و از طریق روابط افقی بین اعضای هر سلول صورت میگیرد. به این ترتیب که هر وقت که مقرر شد اقدام یا حرکتی جمعی صورت گیرد، هر عضوی به محض دریافت خبر و تایید آن، یک بار به اعضای سلولی که در آن عضویت دارد، اطلاع رسانی میکند. با این کار، خبر در مدت زمان بسیار کوتاهی کل شبکه را درمی نوردد و همه اعضا مطلع میشوند. در شبکه ای که درست طراحی شده باشد، برای هر اقدام جمعی، یک عضو تنها باید یک بار به دو تا شش عضو هم گروهی خود اطلاع رسانی کند، نه بیشتر. حال اگر لازم باشد که اطلاع رسانی از شبکه به کل جامعه صورت گیرد، اعضای هر سلول با کم هزینه ترین وسایلی که در اختیار دارند، در محیط اجتماعی پیرامون خود، اطلاع رسانی میکنند (از طریق گفتگوی خانوادگی، تلفن، ایمیل، اس ام اس، شعار نویسی، پخش اعلامیه یا سایر وسایل مناسب و امن) و از تکرار و یاد آوری و بازگویی غیر ضروری اخبار در درون شبکه پرهیز میشود. در این شرایط کل شبکه به صورت یک رسانه فراگیر عمل میکند و میتواند کل جامعه را در مدت زمان کوتاهی از یک آکسیون اجتماعی با خبر سازد. آن چه اهمیت دارد این است که در صورت وجود یک شبکه فعال و منعطف، دیگر شاهد اطلاع رسانی اسپم وار نخواهیم بود و هر عضو با برقراری تماس با تعداد محدودی از اعضا و هواداران، وظیفه خود را انجام میدهد و اطلاع رسانی در درون و بیرون شبکه به سریع ترین، گسترده ترین و موثر ترین شکل ممکن، در میان میلیونها نفر صورت خواهد گرفت
اگر شبکه سازی این قدر موثر است، چرا دولت دست به این کار نمیزند؟

آیا هرگز از خود پرسیده اید که چرا با وجود این همه امکانات مالی، تعداد هواداران دولت در فیسبوک این قدر اندک است؟ جالب این که ابزار فیلترینگ، بیش از هواداران دولت، دسترسی مخالفان دولت به فیسبوک را محدود میکند. عناصر دولتی بنا به طبیعت حقوق بگیری شان، هرگز از امکانات شخصی خود استفاده نمیکنند. پس اگر دولت بخواهد این مشکل را رفع کند، باید تن به گردش مالی غیر شفاف و تخصیص بودجه خارج از نظارت بدهد اما این کار، خود حفره ای جدید برای فساد مالی ایجاد میکند و فساد خود یکی از عواملی است که هم کارآمدی و هم مشروعیت دولت را به شدت تخریب میکند. علاوه بر این شبکه بنا به ماهیتش فقط و فقط با تکیه بر تعداد زیاد اعضاء گسترش یافته و تقویت میشود، اما کارگزاران قابل اعتماد و هواداران دولت، بسیار کم تعداد و به لحاظ توانایی های فردی ضعیف اند. آنها فقط تعدادی افراد ضعیف و فردیت زدوده هستند که جز اطاعت کردن هیچ چیزی نمیدانند و از هر گونه خلاقیت فردی بی بهره اند؛ چرا که اگر غیر از این بود هرگز به همکاری با چنین مجموعه فاسد و جنایتکاری تن نمیدادند. بنا براین نفوذ دولت حد اکثر در حد جاسوسی کردن و خبر گرفتن باقی میماند؛ اما این کاری است بی فایده و عبث؛ چرا که شبکه ها اصولا چیزی برای پنهان کردن ندارند و اساس کارشان بر شفافیت است. پس آخرین نگرانی این است که اصحاب قدرت به جریان سازی و تلاش برای انحراف شبکه های اجتماعی راه سبز اقدام کنند. اما برای این کار مجبورند که ماسک سبز بزنند و با آدرس عوضی دادن و نشر اخبار و شعارهای گمراه کننده و تحریک آمیز، انحراف و تفرقه ایجاد کنند، اما همین کار هم در شرایطی که یک برنامه (مرامنامه) شفاف، ساده و قابل فهم در دستور کار قرار گیرد، غیر ممکن خواهد شد. به عنوان مثال در مورد برنامه تجمع انصار حزب الله در اعتراض به اعتماد ملی، همه کسانی که از اصل عدم برخورد مطلع بودند، میدانستند که نباید همزمان با انصار در محل روزنامه اعتماد ملی تجمع کنند. یا همه کسانی که از برنامه جنبش سبز مطلع هستند، به راحتی میفهمند که مقایسه کروبی و موسوی و نمره دادن به آنها در مورد شجاعت و غیره، هیچ نقشی در تحقق برنامه و اهداف جنبش سبز ندارد و باید از آن دوری جست. بنا براین از این نظر، پلتفرم شبکه ای، خود به خود امکان تاثیرگذاری منفی یا عملکرد موازی دولت را به حداقل ممکن و ناچیز میرساند. به همین دلیل است که دولت مدعی بیست و چهار میلیون رای، جرئت ندارد سایت هایی مثل فیسبوک و توییتر را به روی هواداران بیشمار خود! بگشاید. به همین دلیل ساده، هر نوع تلاش برای پیدا کردن و «افشاگری» در مورد جاسوس ها و نفوذی ها و عناصر مشکوک در شبکه، بی معنی و حتی زیان بار است و هیچ نتیجه ای به جز اتلاف و به هدر دادن نیروی اعضای شبکه ندارد و باید از آن دوری کرد. ماهیت شبکه به گونه ای است که آن عناصر خود به خود منزوی و حاشیه نشین خواهند شد و چه بسا که در همین روند مسئله دار شوند و تغییر عقیده دهند! پس خود تجسسهای دایی جان ناپلئونی برای شناسایی و افشای عوامل «دشمن» است که باید هشیارانه از آن پرهیز کرد تا به عملکرد اثباتی و ایجابی شبکه آسیبی نرسد. عناصر مردد، مضطرب، ناامید و همیشه سوگوار یا بدبین هم به مرور و با ایجاد ارتباطات سازنده، توانمند شده و به محض این که احساس توانایی و تسلط بر اوضاع بکنند، به یک عنصر توانمند و مثبت در شبکه تبدیل میشوند. به هرحال مهم این است که بدانیم هدف شبکه سازی، این نیست که رفتار یا عقاید یک شخص خاص را تغییر بدهیم. بهتر است به هرکس به اندازه ظرفیت خودش فرصت داد تا پیام راه سبز را دریافت و هضم کند و توانایی انتقال آن را به دست آورد. نباید به مردمان تحت ولایت زیسته، که هرگز حق انتخاب نداشته اند، سخت گرفت. همه کسانی که ادعای سبز بودن میکنند، سبز هستند و به اصطلاح علما، اقرار لسانی کافی است و اصل بر برائت است. ما هم برادر حسین و بازجو نیستیم که منافق شناسی کنیم و به دنبال کشف توطئه های عجیب و غریب دشمن بگردیم؛ ما جز جهل، ترس و تنهایی خودمان، دشمن دیگری نداریم

ماهیت فعالیت شبکه ای و شبکه سازی در این است که اساسا امکان شعارهای تند، موج آفرینی و موج سواری را نمیدهد و هر نوع غوغا سالاری و عوام زدگی را خنثی میکند. چرا که اصولا محتوای خاصی مطرح نیست که کسی بخواهد در مورد آن بحث کند و شعاری بدهد و بعد بگوید همین که گفتم، «نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر»! طبق نظر و برداشت شخصی من، هدف مشترک شبکه راه سبز، شکلی از زندگی سیاسی است که در آن اولا رای اکثریت مردم، تنها تعیین کننده دستور کار حاکم بر جامعه باشد، ثانیا، قانون در جامعه حاکم باشد و ثالثا، حق آزادی بیان و ارتباط و تجمع مسالمت آمیز برای اقلیت مردم محفوظ و محترم باشد. بنا براین هر نوع بحث در مورد ادامه فعالیت در چارچوب قانون اساسی یا تلاش برای سرنگونی، یا قضاوت و صدور حکم در مورد کسانی که خائن شناخته میشوند، یا سوال از این که فلان شخص در دهه شصت چه عقیده ای داشته یا بحث بر سر تعیین نام حکومت آینده و امثال آن، خارج از چارچوب هدف مشترک شبکه بوده و به همین دلیل در درون شبکه بی معنی و غیر قابل طرح است. مزیت ذاتی شبکه در این است که اعضاء فقط برای تحقق یک هدف مشترک، به آن می پیوندند و سایر ترجیحات شخصی، گروهی، نژادی، دینی و اقتصادی، محترم اند، اما در شبکه مطرح نمیشوند و در صورت طرح، سایرین به آن نمیپردازند. بدین صورت شبکه محل نزاع های ایدئولوژیک و بحث های اقناعی نخواهد بود، بلکه در عوض با ایجاد ارتباط های سازنده و اطلاع رسانی موجب توانمند شدن همه اعضا میگردد. ذکر این نکته ضروری است که گفته فوق به این معنی نیست که فلان حرف را نزنید، چون الان وقتش نیست، بلکه منظور این است که با برآورده شدن هدف مشترک، چارچوب مورد توافق همگان برای تعیین سرنوشت جمعی، تعیین میشود؛ قرار است ما چارچوبی بنا کنیم که قدرت سیاسی در آن بدون خونریزی دست به دست شود. بنا براین طرح مباحثی که ارتباطی با هدف مشترک ما ندارد، غیر ضروری و موکول به چارچوبی دیگر و بیرون از شبکه ای است که به منظور تحقق هدف مشترک مان ایجاد کرده ایم


شبکه اجتماعی از اساس طرحی است که فقط و فقط با مشارکت فعالانه و داوطلبانه افراد بیشمار شکل میگیرد و رشد میکند. مراکز قدرت و ثروت میتوانند یک فن پیج تخیلی با میلیونها هوادار از پروفایلهای ساختگی ایجاد کنند، اما این ارقام و اعداد، در حد نمودارهایی رنگی که فراوان دیده ایم، باقی میماند و هرگز منشاء عمل و اثر اجتماعی نخواهد بود. پس جای نگرانی نیست، چرا که زمانی که بیشماران گرد هم آیند، هر لحظه، فرصتی عظیم است و هر اقدام، حتی هر حادثه، یک برد به حساب خواهد آمد. آن کس که در برابر شبکه قرار میگیرد، سرنوشتی جز در برگرفته شدن و هضم شدن توسط شبکه نخواهد داشت؛ دستگیر کردن، شکنجه کردن، یا حتی کشتن و تجاوز کردن، هیچ ثمری به جز رسوایی برای عاملان و آمران آن نخواهد داشت، هر اقدام آنها برای نجات، گامی است به سوی زوال و شکست، چرا که سبزها بیشمار اند و شبکه راه سبز امید، مجموعه ای عظیم از پیچیده ترین روابط انسانی است که هیچ بختی برای ناکارآمد کردن آن وجود ندارد، جز ناامیدی و کم کاری خود اعضای شبکه
و در پایان
این متن به هدف روشن کردن مزیتها، خصوصیات و ویژگی های تشکیلات شبکه ای و لزوم پیشبرد جنبش در قالب شبکه های اجتماعی نوشته شد، به همین دلیل سعی شد حتی الامکان از بیان مسائل محتوایی شبکه راه سبز امید خودداری شود مگر با این قید که نظر و برداشت شخصی نویسنده بوده است. اما بسیار مفید خواهد بود اگر، هر چه زودتر برنامه کار (مرامنامه) راه سبز امید که با درایت و هوشمندی، پلاتفرم شبکه ای برای آن پیشنهاد شده است، طراحی و در دسترس همگان قرار گیرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر